بررسی نظریه ی «معرفت ناگرایی سیاسی» از منظر فیلسوفان غربی و متفکران
نویسندگان
چکیده
فضای فلسفه ی سیاسی نظیر دیگر شاخه های حکمت عملی، مشتمل بر قضایای ارزشی و هنجاری است. تحلیلهای شکاکانه نسبت به ماهیت قضایای هنجاری و ارزشی عدّه ای را به «معرفت ناگرایی» و روی کردی غیر شناخت گرایانه نسبت به حوزه ی فلسفه ی سیاسی کشانده است که بر اساس آن، گزاره های الزامی و ارزشی و اخلاقیِ مربوط به اندیشه ی سیاسی را از سنخ باور و تصدیق و معرفت ندانند. در مقاله ی حاضر، ضمن بررسی و نقد ادله ی مهم «معرفت ناگرایی سیاسی» به پیآمدها و نتایج این معرفت ناگرایی در قلمرو فلسفه ی سیاسی اشاره شده است. همچنین مقاله کوشیده است در فضای تفکر سیاسی اسلامی نیز از احتمال گرایش به «معرفت ناگرایی» بر اساس تحلیل ادراکات اعتباری و عدم امکان اقامه ی استدلال در قضایای هنجاری و ارزشی بحث نماید. از نتایج این تحقیق، اثبات این نکته است که وجود عدم توافق در پاره ای از داوری ها و گزاره های حوزه ی سیاست، هرگز دلیلی بر «معرفتناگرایی» نخواهد بود، همچنان که نشان خواهد داد که دست کم برخی از داوری های ارزشی ما راجع به موضوعات سیاسی به «معتبر» و «نامعتبر» و «درست» و «نادرست» تقسیم می شوند و بسیاری از گزاره های حوزه ی سیاست استدلال پذیر است.
منابع مشابه
بررسی نظریهی «معرفت ناگرایی سیاسی» از منظر فیلسوفان غربی و متفکران
فضای فلسفهی سیاسی نظیر دیگر شاخههای حکمت عملی، مشتمل بر قضایای ارزشی و هنجاری است. تحلیلهای شکاکانه نسبت به ماهیت قضایای هنجاری و ارزشی عدّهای را به «معرفتناگرایی» و رویکردی غیر شناختگرایانه نسبت به حوزهی فلسفهی سیاسی کشانده است که بر اساس آن، گزارههای الزامی و ارزشی و اخلاقیِ مربوط به اندیشهی سیاسی را از سنخ باور و تصدیق و معرفت ندانند. در مقالهی حاضر، ضمن بررسی و نقد ادلهی مهم «معر...
متن کاملچیستی معرفت از دیدگاه برخی از فیلسوفان اسلامی و غربی
چکیده ماهیت معرفت چیست؟ این مهمترین سوالی است که اذهان جستجوگر حقیقت را به خود مشغول داشته است زیرا تا مسأله شناخت حل نگردد، نمی توان درباره آنچه هست و متعلق شناسایی است پاسخی موجه بیان نمود. در این پایان نامه سعی بر این است که نشان داده شود جنجال و نزاعی که در مباحث فلسفه غرب و اسلامی به پا گردیده بیشتر در ابهام مسأله شناخت سرچشمه گرفته است و راه پایان دادن به این نزاع روشن شدن مسأله معرفت و ش...
15 صفحه اولاقبال و ادبار فیلسوفان غربی نسبت به نظریه غایتانگاری
عین الله خادمی[1] چکیده اصل علت غائی – علیرغم این که در فلسفه اسلامی همچون خود اصل علیت از مسلّمات است– در میان فلاسفه غربی دغدغهآفرین شده است. در شماره قبل با نظرات ارسطو، توماس آکوئینی، بیکن و دکارت درباره علت غایی آشنا شدیم و در این قسمت به دیدگاههای اسپینوزا، لایبنیتس، کانت و ژیلسون درا...
متن کاملاقبال و ادبار فیلسوفان غربی نسبت به نظریه غایتانگاری
عین الله خادمی* از سقراط و حتی در نزد افلاطون به صورت یک مسأله جدی و واضح فلسفی مطرح نبوده است، گرچه میتوان در آثار آنها، برای این نظریه مؤیداتی یافت. ارسطو به صورت واضح و جدی نظریه غایت انگاری را مطرح کرده و نظریه او تقریباً بلامنازع تا پایان قرون وسطی به حیات خویش ادامه داده و از سوی فیلسوفان مدرسی به ویژه سن...
متن کاملتأملی در نظریه ی ریزشی - چرخشی ابن خلدون از منظر مدرنیته ی سیاسی
مقالهی حاضر تلاش میکند به تحلیل نظری این مسئله بپردازد که آیا نظریهی چرخشی-ریزشی ابنخلدون در باب دولت ازمنظر مدرنیتهی سیاسی، توان تبیین مکانیسم و دینامیسم دولت را دارد؟ برای پاسخ به این سئوال، ابتدا برمبنای پارهای از رهیافتهای نظری موجود در زمینهی مدرنیتهی سیاسی، خواص و کارکردها و مفاهیم موجود در گفتمان سیاسی مدرن، معرفی شده و سپس این بررسی با آرای ابنخلدون و گفتمان سیاسی او به مواجه...
متن کاملاقبال و ادبار فیلسوفان غربی نسبت به نظریه غایت انگاری
عین الله خادمی[1] چکیده اصل علت غائی – علی رغم این که در فلسفه اسلامی همچون خود اصل علیت از مسلّمات است– در میان فلاسفه غربی دغدغه آفرین شده است. در شماره قبل با نظرات ارسطو، توماس آکوئینی، بیکن و دکارت درباره علت غایی آشنا شدیم و در این قسمت به دیدگاه های اسپینوزا، لایب نیتس، کانت و ژیلسون دراین باره می پردازیم. اسپینوزا به شدت به نظریه غایت انگاری حمله کرده و دلایلی برای ابطال آن ذکر کر...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیرازناشر: دانشگاه شیراز
ISSN 2251-6123
دوره 13
شماره 49 2014
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023